ماجراهای مهر ماه .

28/07/1390 پنجشنبه

ساعت 00.37 بود که جواب دادی گفتی :

 بمب انرژی دوست دارم توام خوب بخوابی ممنون از دلگرمیت

 که منم باز گفتم ساعت 00.45 که :

خواهش دارم اقایی خوابت ارومو ناز

واسه نماز صبح دیدم زنگ زدی گفتی نماز خوندی گفتم نه گفتی پاشو وقتی قطع کردی دیدم یه اس دادی گفتی 5.41 که :

سلام نماز خوندی

خلاصه پاشدم نمازمو خوندم و دوباره خوابیدم

اونروز 5 شنبه بود اخه گفته بودی شاید بریم بیرون اگر شدش دوباره ولی هر چی صبر کردم ازت خبری نشد از طرفی یه خبرم بگیرم ببینم مغازه چطور شد اونی که میخواست بیاد برا کارا اومد واسه همین دیگه طاقت نیاوردم و اس دادم گفتم ساعت 14.19 که :

سلام پسملکم چطوری ؟ خوبی ؟ خسته نباشی کارا امروز چطور پیش رفت ؟ اقاهه اومد یا نه ؟

که یه نیم ساعت بعد زنگ زدی گفتی هنوز خونه نرفتی و حالا حالا ها تو مغازه کار داری واسه همین قراره یه باری هم بیاد و خالیش کنید واسه همین وقت نمیشه و عذر خواهی کردی گفتی فردا هم حتی باید بری سر کار چون هم بار میاد براوت هم هنوز کاراهای مغازه مونده گفتم باشه ایشالا همه چی درست شه زودتر خلاصه قطع کردی

برای کلاسای دانشگام باید یه سری چیز میز می گرفتم مثل کتاب و ماشین حساب و این چیزا باید میرفتم چون از شنبه که کلاس داشتم دوباره وقت نمیشد واسه همین دیگه گفتم باید برم امروز که میتونم برم بگیرم واسه همین گفتم ساعت 16.48 که :

خسته نباشی عسلم با اجازت الان دارم میرم انقلاب تو هم اگر نرفتی هنوز خونه زود تر دیگه برو که واسه فردا هم جون داشته باشی

که باز چند دقیقه بعد زنگ زدی صدات خابالو بود گفتم کجایی گفتی اومدم خونه داشتم نماز می خوندم گفتم قبول باشه گفتی کجا میخوای بری که برات گفتم گفتی پس خیلی مواظب باش گفتم چشم تو هم بگیر بخواب خستگیت دراد گفتی باشه و قطع کردی

رفتم انقلاب کتابامو گرفته بودم به جز یکی که دیدم زنگ زدی از خونتون مامانت اینا به گفته خودت رفته بودن سر پیروزی واسه همین از خونه زنگ می زدی گفتم پس چرا نخوابیدی گفتی نگرانه توام گفتم قربونت برم بگیر بخواب من الان کارم تموم میشه میرم خونه گفتی خیلی مواظب باش هوا تاریک شده گفتم چشم و قطع کردم ولی دوباره یه ربع بعد زنگ زدی از خونه ولی الو که گفتم قطع کردی ترسیدم گفتم نکنه کسی ردیال تلفن خونتون رو گرفته من هم هم الو گفتم واسه همین بهت اس دادم گفتم ساعت 17.58 که : امیری تو بودی از خونتون زنگ زدی

گفتم نکنه حالا بد بشه برات  که تو این فکرا بودم

 که زنگ زدی دوباره گفتی نه داشتم رضا که بهم زنگ زده بود رو می گرفتم اشتباهی تو رو گرفتم گفتم باشه ولی ترسیدم نکنه کسی ردیال و گرفته باشه گفتی نه گفتم بگیر بخواب گفتی نمی زارن بخوابم که هی این زنگ می زنه هی اون گفتم بزار سایلنت بخواب گفتی تو کجایی گفتم منم الان برمیگردم گفتی باشه بازم مواظب باش و زودتر بیا گفتم چشم و قطع کردی  

هوا هم تاریک شده بود هم حسابی ترافی بود واسه همین من پیاده راه افتاده بودم که بیام واسه همین طول کشید که تو این فاصله 2 دفعه دیگه هم زنگ زدی که کجام و قرار شد دفعه اخر چون دیگه نزدیگ بودم بگم رسیدم واسه همین ساعت 19.16 اس دادم گفتم :

 اقایی جونم من رسیدم

البته سخت بهت دلیور زد ولی گفتی ساعت 19.32 که :

 باشه ممنون

که منم گفتم ساعت 19.36 که :

 خواهش دارم گلکم

دیگه ازت خبری نبود و یه فکری زده بود به سرم دلم میخواست برات فردا ناحار خودم درست کنم و برات بیارم ولی گفتم شاید همین طوری بیام ناراحت بشی واسه همین ساعت 23.07 که اس دادم گفتم :

 خوافی یا بیدار پسمله ؟

وقتی جواب ندادی گفتم لابد پلخره خوابت برده واسه همین اس دادم گفتم ساعت 23.18 که :

پلخره خوافیدی عسلکم شبت بخیر  و خوافای خوف خوف ببینی

واسه همین سعی کردم منم بخوابم

 


29/07/1390 جمعه

هنوز خوابم نبرده بود که دیدم اس دادی گفتی ساعت 00.06 که :

 سلام خانومی بیدارم

تعجب کردم اخه فکر میکردم با اون خستگی خواب باشی واسه همین اس دادم گفتم ساعت 00.09 که :

 سلام به رو ماهت عسلم پس چرا هنوز لالا نکردی ؟

که گفتی ساعت 00.09 که :

یعنی میگی بخوابم

که گفتم ساعت 00.12 که :

 اخه خو امروز هم نخوابیدی فردا هم که گفتی صبح زود بیدار بیدار باید بشی میترسم مریض بشی گلکم

که گفتی ساعت 00.12 که :

 ما که یه عمر مریضیم تازه شدم مثل تو که نمیخوابیدی حتی ساعت 3 شبم اس میدادم جواب میدادی

گفتم ساعت 00.17 که :

 خدا نکنه تو مریض باشی چرا اخه خو ؟

که گفتی ساعت 00.17 که :

یواش یواش خوابم میبره خودت که بهتر میدونی

که گفتم ساعت 00.20 که :

پس هنوز خافالویی خافالوو جونم میخواستم فردا سورپرایزت کنم ولی گفتم شاید نشه یا ناراحت بشی

چیزی نگفتی فهمیدم دیگه خوابت برده واسه همین دیگه فقط اس دادم گفتم ساعت 00.29 که :

هیسسسسسسس همه دنیا رو ساکت کردم که بگم دوست دارم . خوب بخوابی

منم خوابیدم صبح واسه نماز خواب موندیم ولی از خواب که بیدار شدم گفتم کارت ببینم تا کجا پیش رفته بعدم شاید بازم بزاری برات غذا بیارم واسه همین بهت اس دادم گفتم ساعت 10.57 که :

سلام اقایی صبحت بخیر خسته نباشی صبح شرمنده باز خواب موندیم انگار کارا چطوریه خوب پیش میره ؟ کی تموم میشه ایشالا ؟

بعدم اس دادم دوباره گفتم ساعت 11.05 که : راستی ناحار داری ؟ میخوای بیارم برات ؟

که چیزی نگفتی تا تقریبا نیم ساعت بعد که زنگ زدی گفتی نه و تشکر کردی بعدم گفتی احتمالا تا ساعت 4 یا 5 میمونم و کار دارم گفتم هلاک میشی که گفتی نه خلاصه چون سرت شلوغ بود دیگه قطع کردی

دیگه ازت خبری نبود منم دیگه اس یا زنگ نزدم که مزاحمت نشده باشم ولی ساعت 17 به بعد همش میخواستم بهت اس بزنم ببینم در چه حالی که همین که خواستم اس بدم دیدم خودت اس دادی گفتی ساعت 17.54 که : سلام خانومی الان کارم تموم شده دارم میرم خونه

که منم گفتم ساعت 18.09 که : سلام به رو ماهت اقایی همین الان منم داشتم بهت اس میدادم بهت افتخار می کنم امروز خیلی زحمت کشیدی امیرم واقعا خسته نباشی ایشالا کارا خوب پیش رفته باشه که خستگی رو ازت دور کنه

که جواب دادی گفتی ساعت 18.12 که : ممنون دوست دارم انرژی خوبو به موقعی بود عشقی به خدا

که منم گفتم ساعت 18.17 که : حقیقت و گفتم امیرم در ضمن منم خیلی همین طور تر تر

دیگه چیزی نگفتی منم فقط ساعت 23.03 گفتم : شبت بخیر امیرم خوب بخوابی

چیزی نگفتی گفتم شاید خوابیدی

 


30/07/1390 شنبه

ساعت 00.19 بود که جواب دادی گفتی : شب شمام بخیر گل دختر با وفا امروز که خبری نبود کسی نیومد جایی نرفتید

که منم گفتم ساعت 00.26 که : نه اقایی جونم سلامتی خبلی نبود تو چطولی و چه خبلا ؟ کارای مغازه به امیده خدا تموم شد

دیگه جواب ندادی منم خوابم برد دیگه ازت خبری نبود تا بعد از ظهر که سر کلاس بودم دیدم اس دادی گفتی ساعت 17.20 که :

سلام خسته نباشی حواست به درسات هست یا نه تو عالمه دیگه ای سیر می کنی

راستش تعجب کردم اخه معمولا این موقع اس نمی دادی ولی با این حال بازم خوشحال شدم و جواب دادم گفتم ساعت 17.34 که :

 سلام اقاییه زحمت کشو گله خودم خوفی اقایی ؟ خسته نباشی سر کلاسم استاده هم واسه خودش یه چیزایی میگه

که گفتی ساعت 17.36 که : استادیه چیزایی میگه یا تو یه چیزایی میشنوی شیطون

که منم گفتم ساعت 17.45 که : منه مظلوم گناهییی

گفتی ساعت 17.49 که : قربون مظلومیتت فاطمه مگه باهات نیست

گفتم ساعت 17.54 که : چرا ولی دیر رسیدم یکم جدا افتادم

گفتی ساعت 17.54 که : اکشال نداره عوضش کمتر شیطونی میکنید امشب بگو تا یه جایی برسونتت 

که منم گفتم ساعت 18.02 که : منو شیطونییییی ؟! عجبا ! اگر خودش بخواد

  گفتی ساعت 18.02 که : باشه هر جور خودت صلاح میدونی خودت خوبی خبر س

دوباره فرستادی گفتی ساعت 18.10 که : باشه هر جور خودت صلاح میدونی خودت خوبی چه خبر تا 7.30 کلاس داری

که منم گفتم ساعت 18.15 که : اره تا 7.30 منم سلامتی خبرا که پیشه شماست ؟

اخه اون روز دیگه اخرین روز مهر بود نمی دونم  ولی دیگه چیزی نگفتی تا ساعت 19.54 که اس دادی باز گفتی :

خسته نباشی رسیدی خونه

گفتم ساعت 20.00 که : سلامت باشی گل پسلم نه هنوز ترافیکه کلاست دیر نشه عسلم

که تو هم گفتی ساعت 20.01 که : پس مواظب باش

منم گفتم ساعت 20.02 که : چشم به رو جفت چشام اقایی تو هم همین طور

اون روز با دوستم فاطمه برگشتم تو راه خیلی خوش گذشت چون دیگه فاطمه میدونست باهات دوستم راحت تر بودم و فاطمه مدام سر به سرم میزاشت و منم سر به سر اون

دیگه چیزی نگفتی منم نگفتم تا ساعت 21.41 که اس دادم گفتم : خسته نباشی شما هم پهلوون نگفتی چه خبرا ؟ کارای مغازه همون طوری که میخواستی پیش رفت ؟ راستی بابا کی میاد ایشالا ؟

که اس دادی گفتی ساعت 21.58 که : ممنون برم یه دوش بگیرم بعد خوب

که منم گفتم ساعت 22.03 که : باشه برو خوشمزه تمیز شو بیا

دیگه چیزی نگفتی تا ساعت 22.38 که اس دادی گفتی : شمام خسته نباشی خانوم گله امروز خوش گذشت با فاطمه بودی ؟ مغازم نصابش نیومده بود بابام هفته بعد میاد

گفتم ساعت 22.48 که : به به پسمله ترتمیز الان جون میده گازش بگیری اره بد نبود برگشت با هم بودیم اخه امروز مهرداد ( شوهره فاطمه ) نیومده بود دنبالش ای بابا این یارو هم داستانی درست کرده ها عجب جایه بابا هم سبز ایشالا به سلامتی 

که گفتی ساعت 22.48 که : سلامت باشی خانومی با فاطمه بودی که پر حرفی نکردی

گفتم ساعت 22.52که : ممنون پر حرفی که کردیم ولی از چی مثلا ؟

که گفتی ساعت 22.56 که : از همونایی که خودمو خودت میدونی بگو خجالت نکش افشاکری کن

که منم سر به سرت گذاشتم و گفتم ساعت 23.04 که : نـــــــه خیالت راحت باشه بینه خودمو خودت و کله بچه ها میمونه دیگه هیچ کس هیچی نمی دونه 

گفتی ساعت 23.02 که : ای شیطون دیگه چه خبر مامان بابا خوبم

گفتم ساعت  23.05 که : امیر راستی جدا از شوخی امروز اخرین روزه مهر بود از اقا رضا چه خبر صحبتی نکردی باهاش ؟

گفتی ساعت 23.05 که : نه هنوز با هم تنها نشدیم شاید با هم رفتیم استخر اونجا با هم تنها شدیم

 که گفتم ساعت 23.08 که : خوش به حالتون کی ایشالا ؟

وقتی دیگه جواب ندادی گفتم لابد خوابیدی واسه همین گفتم ساعت 23.24 که : بیا دنیا رو قسمت کنیم : آسمون واسه تو ابراش واسه من ، دریا ماله تو موجاش واسه من ، خورشید ماله تو ماه واسه من ، اصلا دنیا واسه تو ، تو ماله من . شبت بخیر خوب بخوابی خوافالو

که یوهو باز گفتی ساعت 23.25 که : معلوم نیست اخه کمرش کمی درد میکنه نیاز به آب بازی داره حالا کی معلوم نیست

که گفتم ساعت 23.26 که : ئه فکر کردم خوافیدی اخی باشه پس زودتر ببرش که زودتر خوب بشه

که گفتی ساعت 23.41 که : زودتر خوب بشه یا زودتر باهاش حرف بزنم شیطون

گفتم ساعت 23.46 که : جفتش بعدم بده میخوام با 2 تیر یه نشون بزنم

که گفتی ساعت 23.46 که : نه خوب فکریه باشه هر چی شما بگی نماز یادت نره البته اگر کاری ندارین

که منم گفتم ساعت 23.54 که : بهله پس چی که خوب فکریه کار که زیاد دارم ولی چون شمایی به رو جفت چشام یکی از کارامم یه بوسه ابدار از شماست مممااااچ اخی دلم حال اومد

که تو هم گفتی ساعت 23.55 که : شبت بخیر ماه بانو ممماچ خوب بخوابی خانوم گله دوست دارم عشقم

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نویسنده : رامین رسولی
بیست تمپ
درباره سایت
تصویر وبلاگ

به وبلاگ بهترین های دنیا خوش آمدید
آرشیو سایت
امکانات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 50
بازدید کل : 27600
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



//Pre-load your image below! grphcs=new Array(6) Image0=new Image(); Image0.src=grphcs[0]="http://www.20tools.com/java/autumn/barg.jpg"; Image1=new Image(); Image1.src=grphcs[1]="http://www.20tools.com/java/autumn/barg.jpg" Image2=new Image(); Image2.src=grphcs[2]="http://www.20tools.com/java/autumn/barg.jpg" Image3=new Image(); Image3.src=grphcs[3]="http://www.20tools.com/java/autumn/barg.jpg" Image4=new Image(); Image4.src=grphcs[4]="http://www.20tools.com/java/autumn/barg.jpg" Image5=new Image(); Image5.src=grphcs[5]="http://www.20tools.com/java/autumn/barg.jpg" Amount=8; //Smoothness depends on image file size, the smaller the size the more you can use! Ypos=new Array(); Xpos=new Array(); Speed=new Array(); Step=new Array(); Cstep=new Array(); ns=(document.layers)?1:0; ns6=(document.getElementById&&!document.all)?1:0; if (ns){ for (i = 0; i < Amount; i++){ var P=Math.floor(Math.random()*grphcs.length); rndPic=grphcs[P]; document.write(""); } } else{ document.write('
'); for (i = 0; i < Amount; i++){ var P=Math.floor(Math.random()*grphcs.length); rndPic=grphcs[P]; document.write(''); } document.write('
'); } WinHeight=(ns||ns6)?window.innerHeight:window.document.body.clientHeight; WinWidth=(ns||ns6)?window.innerWidth-70:window.document.body.clientWidth; for (i=0; i < Amount; i++){ Ypos[i] = Math.round(Math.random()*WinHeight); Xpos[i] = Math.round(Math.random()*WinWidth); Speed[i]= Math.random()*5+3; Cstep[i]=0; Step[i]=Math.random()*0.1+0.05; } function fall(){ var WinHeight=(ns||ns6)?window.innerHeight:window.document.body.clientHeight; var WinWidth=(ns||ns6)?window.innerWidth-70:window.document.body.clientWidth; var hscrll=(ns||ns6)?window.pageYOffset:document.body.scrollTop; var wscrll=(ns||ns6)?window.pageXOffset:document.body.scrollLeft; for (i=0; i < Amount; i++){ sy = Speed[i]*Math.sin(90*Math.PI/180); sx = Speed[i]*Math.cos(Cstep[i]); Ypos[i]+=sy; Xpos[i]+=sx; if (Ypos[i] > WinHeight){ Ypos[i]=-60; Xpos[i]=Math.round(Math.random()*WinWidth); Speed[i]=Math.random()*5+3; } if (ns){ document.layers['sn'+i].left=Xpos[i]; document.layers['sn'+i].top=Ypos[i]+hscrll; } else if (ns6){ document.getElementById("si"+i).style.left=Math.min(WinWidth,Xpos[i]); document.getElementById("si"+i).style.top=Ypos[i]+hscrll; } else{ eval("document.all.si"+i).style.left=Xpos[i]; eval("document.all.si"+i).style.top=Ypos[i]+hscrll; } Cstep[i]+=Step[i]; } setTimeout('fall()',20); } window.onload=fall //--> کدهای جاوا اسکریپت
20Temp | بیستــ تمپابزار فتوشاپتصاویر وکتوردانلود نرم افزار گرافیکآموزش فتوشاپکاغذ دیواریپوسته و قالبقالب بلاگفا قالب پرشین بلاگقالب میهن بلاگکد و اسکریپت